گوشیتو خاموش میکنی و نمیگی یه خری الاغی به اسم فاطمه هستش که شاید خیر سرش نگران بشه
میدونم ازم خسته شدی باشه من بمیرمم ازت نمیخوام بیای پیشم
دیگه نه بهت اس میدم نه اسرار دارم بیای غزل چت باشه بای
وااااااااااای عاشق این قالبم شدمممممم
عشقم دوستت داااااااااااااارم
اگه یه روز همه فراموشت کردن من با توام
اگه همه ب تو ظلم کردن من با توام
اما اگه همه دوستت داشتن شرمنده
ديشب با خدا دعوايم شد با هم قهر کرديم
فکر کردم ديگر مرا دوست نداردرفتم گوشه اي
نشستم چند قطره اشک ريختم و خوابم برد
چند قطره اشک ريختم و خوابم برد
صبح که بيدار شدم مادرم گفت نميداني از ديشب
تا صبح چه " باراني " مي آمد .
فکرشو کن...
اینهمه حرف روی کیبورد باشه ولی تو نتونی
اون چیری رو که میخوای...
اون چیزی که حرف دلته رو تایپش کنی...
سلامتی حرفای دلم و دلت که هیچکی ازش خبر نداره.